فیک عشق در مدرسه[پارت ۱۷♤]
تو بغل شوگا خوابت برد
فردا با صدای جی هوپ و چه یونگ بیدار شدی
داشتن دعوا میکردن
سریع شوگارو بلند کردی
+هی شوگا....پیس....پیسس
شوگا از واخواب بیدار شد
خیلی کیوت بود
موهاش پخش و پلا شده بودن و چشماش هنوز تو خواب بود
شوگا:اول اینکه یونگی دوم اینکه چی شده ؟؟؟
+چه یونگ و جی هوپ دارن دعوا میکنن
سریع بلند شدی خواستی بری پایین دستت توسط شوگا کشیده شد و افتادی روش
+امممم....دیشب نکردیم؟؟؟
شوگا:نکنه میخوای اینطوری بری پایین
به خود و شوگا نگاه کردی
لخت بودین
سریع رفتین لباساتونو عوض کردین
داشتین با سرعت از پله ها میرفتین پایین
اول شوگا بود و بعد خودتت
شوگا ایستاد تو هم ایستادی
داشتین از پشت دیوار نگاشون میکردین(آخه چقدر تو و شوگا فضولین😂😂)
چه یونگ داد زد
چه یونگ:جی هوپ متوجه ای چکارکردی؟؟؟
جی هوپ:چکار
چه یونگ:تو یه ب......
که جی هوپ کوبوندش روی دیوار و دوتا دستاشو گذاشت کنارش
جی هوپ:ادامه بده
ولی ادامه نداد چون اگه چه یونگ حرف میزد لباس به لب جی هوپ برخورد میکرد
دیگه داشتن همو می بوسیدن که شوگا داد زد
شوگا:چه گهی دارین میخورین؟؟
جی هوپ:امممم.....گناهه عشقمو ببوسم
به چه یونگ نگاه کردم
لباس صورتی شده بود
دست جی هوپ و گرفت بغل و رو به شوگا گفت
چه یونگ:ب....به ع......ش......ق من ح....حرف نزن
این و که گفت شوگا متعجب شد
حتی منم تعجب کردم
شریع رفتم پیششون
جی هوپ:فکر کردی من و چه یونگ نمیدونیم شما چکار کردین دیشب؟؟؟
شوگا:اَ....اَز کجا فهمیدین،؟؟
چه یونگ:با اون ناله هایی که ا/ت میکرد
فکر کنم کرم های زیر خاکم شنیدن
+ی...یعنی اینقدر بلند بود
شوگا:پس خودتون چی؟؟؟
جی هوپ:خوب ما...یعنی...ما چیز...چیزه....
چه یونگ:کاری رو کردیم که شما کردین
+پس چرا الان داشتین دعوا میکردین
جی هوپ و چه یونگ هم زمین
@چون ما بلد نیستیم.....
فردا با صدای جی هوپ و چه یونگ بیدار شدی
داشتن دعوا میکردن
سریع شوگارو بلند کردی
+هی شوگا....پیس....پیسس
شوگا از واخواب بیدار شد
خیلی کیوت بود
موهاش پخش و پلا شده بودن و چشماش هنوز تو خواب بود
شوگا:اول اینکه یونگی دوم اینکه چی شده ؟؟؟
+چه یونگ و جی هوپ دارن دعوا میکنن
سریع بلند شدی خواستی بری پایین دستت توسط شوگا کشیده شد و افتادی روش
+امممم....دیشب نکردیم؟؟؟
شوگا:نکنه میخوای اینطوری بری پایین
به خود و شوگا نگاه کردی
لخت بودین
سریع رفتین لباساتونو عوض کردین
داشتین با سرعت از پله ها میرفتین پایین
اول شوگا بود و بعد خودتت
شوگا ایستاد تو هم ایستادی
داشتین از پشت دیوار نگاشون میکردین(آخه چقدر تو و شوگا فضولین😂😂)
چه یونگ داد زد
چه یونگ:جی هوپ متوجه ای چکارکردی؟؟؟
جی هوپ:چکار
چه یونگ:تو یه ب......
که جی هوپ کوبوندش روی دیوار و دوتا دستاشو گذاشت کنارش
جی هوپ:ادامه بده
ولی ادامه نداد چون اگه چه یونگ حرف میزد لباس به لب جی هوپ برخورد میکرد
دیگه داشتن همو می بوسیدن که شوگا داد زد
شوگا:چه گهی دارین میخورین؟؟
جی هوپ:امممم.....گناهه عشقمو ببوسم
به چه یونگ نگاه کردم
لباس صورتی شده بود
دست جی هوپ و گرفت بغل و رو به شوگا گفت
چه یونگ:ب....به ع......ش......ق من ح....حرف نزن
این و که گفت شوگا متعجب شد
حتی منم تعجب کردم
شریع رفتم پیششون
جی هوپ:فکر کردی من و چه یونگ نمیدونیم شما چکار کردین دیشب؟؟؟
شوگا:اَ....اَز کجا فهمیدین،؟؟
چه یونگ:با اون ناله هایی که ا/ت میکرد
فکر کنم کرم های زیر خاکم شنیدن
+ی...یعنی اینقدر بلند بود
شوگا:پس خودتون چی؟؟؟
جی هوپ:خوب ما...یعنی...ما چیز...چیزه....
چه یونگ:کاری رو کردیم که شما کردین
+پس چرا الان داشتین دعوا میکردین
جی هوپ و چه یونگ هم زمین
@چون ما بلد نیستیم.....
۷۱.۶k
۲۵ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.